تحلیل اندیشکدههای غربی درباره هفتههای پرتنش میان ایران و اسرائیل
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۶۱۵۳۲
فرارو- اندیشکده بریتانیایی "چتم هاوس" در مقالهای با اشاره به تلاشهای دیپلماتیک چین در میانه تنش ایران و اسرائیل این موضوع را ناشی از آن میداند که پکن نگران است تشدید درگیری میان ایران و اسرائیل ممکن است باعث تضعیف مصالحه عربستان سعودی و ایران شود مصالحهای که با میانجی گری چین امکان پذیر شد.
به گزارش فرارو، این اندیشکده مینویسد: "آشتی عربستان و ایران در معرض خطر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چتم هاوس در ادامه میافزاید: "در مورد چین چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد میکند و چشم انداز آن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه از بین میبرد. یکی از ستونهای این مفهوم ایجاد یک پلتفرم گفتگوی چند جانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار عمل امنیت جهانی است. چشم انداز آن میتواند به راحتی با تشدید آشفتگیهای منطقهای تضعیف شود. جاه طلبیهای چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز میتواند روندی معکوس پیدا کند. بزرگترین درسی که برای کشورهای حاشیه خلیج فارس از دخالت مستقیم آمریکا در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران حاصل میشود این است که در زمان وارد شدن فشار تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمکهای امنیتی قابل توجه به آنان را خواهد داشت. با این وجود، یک درس دیگر آن است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ممکن است این کار را برای آن کشورها انجام ندهد. با این وجود، واقعیت آن است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر تواناییهای خود در سناریوی جنگ با ایران نبود. این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای نقش خود به عنوان یک میانجی مسئول و اصولی در منطقه مواجه میسازد".
دیدگاههای کارشناسان "شورای آتلانتیک""کارمیل اربیت" کارشناس ارشد در شورای آتلانتیک در یادداشتی برای آن اندیشکده اشاره میکند حمله محدود اسرائیل نشان داد که آن رژیم از طریق جنگ چند جانبه خود مهار شده است. او مینویسد: "در این میان راست افراطی اسرائیل دولت نتانیاهو را تحت فشار قرار میدهد تا کارهای بیش تری انجام داده و فراتر برود. "ایتامار بن گویر" وزیر امنیت ملی اسرائیل در توئیتی اقدام اخیر اسرائیل علیه ایران را "ضعیف" توصیف کرد. این طیف از این که نتانیاهو به خواست بایدن در مورد خویشتن داری توجه کرده و این که امریکا به صراحت اعلام کرده از هیچ گونه تشدید تنشی میان اسرائیل و ایران حمایت نمیکند خشمگین هستند".
او میافزاید: "در حالی که ایالات متحده بدون شک نقشی کلیدی در مهار اسرائیل در واکنش خود ایفا کرد اسرائیل نیز با واقعیتهای فعلی خود محدود شده است. آن کشور درگیر یک جنگ چند جانبه علیه حماس و حزب الله است و رهبران اسرائیل اشتها و احتمالا توانایی آن را ندارند که به طور جدی وارد یک جبهه درگیری نظامی دیگر شوند".
"عالیه براهیمی" از دیگر اعضای ارشد آن اندیشکده نیز در یادداشتی اشاره میکند حتی اگر تشدید درگیری میان ایران و اسرائیل اکنون متوقف شده باشد سه نگرانی فوری باقی مانده است.
او در این باره مینویسد: "خبر بد این است که این اولین تبادل حملات مستقیم ایران و اسرائیل است. خبر خوب این است که به نظر میرسد هر دو طرف استفاده از قوه قهریه را برای ارسال پیامهای سیاسی و نه برای وارد کردن حداکثر خسارت تنظیم میکنند. با این وجود، حتی اگر جنگ بین دو کشور اکنون در سایه عقب نشینی کند سه منبع نگرانی فوری وجود دارد نخست آن که نتانیاهو برخلاف توصیه بایدن به عدم واکنش نشان دادن به تصمیم خود عمل کرد. دوم آن که حمله یکم آوریل اسرائیل علیه کنسولگری ایران در سوریه ضربهای به اعتبار نظام بین المللی مبتنی بر قواعد و قوانین بود و یک اصل مهم حقوق بین الملل مربوط به مصونیت سفارتخانهها و فضاهای کنسولی را نقض کرد و سوم آن که تشدید تنش اخیر شاید با انگیزه و هدف پشت پرده از سوی اسرائیل برای منحرف کردن افکار عمومی از لشکرکشی نظامی آن رژیم علیه غزه برنامه ریزی شده تا بر این موضوع سرپوش بگذارد که در غزه چه رنجی بر بشریت رفته است".
رابین رایت: ایران بازی بلند مدتی را در سراسر خاورمیانه انجام میدهدر همین حال "رابین رایت" خبرنگار و تحلیلگر باسابقه مسائل خاورمیانه در مقالهای در انستیتو صلح ایالات متحده درباره درگیری اخیر میان ایران و اسرائیل با طرح این موضوع که این حملات چه چیزی را در مورد آینده نشان میدهد مینویسد: "سوالاتی در مورد استراتژی هر دو کشور در آینده وجود دارد. اسرائیل اغلب بازی کوتاهی را با ایران و نیروهای نیابتی آن انجام داده است: شناسایی چالشها و جلوگیری از آنها به صورت جنبشی یا در حملات سایبری.
با این وجود، اسرائیل هنوز هیچ گونه راهبرد دراز مدتی فراتر از تکرار مکررات اغلب غیر واقع گرایانه درباره شکست دادن ایران یا نابود کردن متحدان آن کشور ندارد. دیپلماسی چه در سطح منطقهای و چه در سطح بین المللی در بهترین حالت رو به زوال به نظر میرسد. در اوج خصومتها هیچ برنامه دیپلماتیک قابل مشاهده یا قابل اجرایی در مورد چگونگی کاهش تنش وجود نداشت. همین امر در مورد غزه نیز صادق بود و معمای دیپلماتیک را تشدید کرد. در همین حال، ایران بازی بلند مدتی را در سراسر خاورمیانه انجام میدهد. آن کشور به تدریج بزرگترین زرادخانه موشکی منطقه را ساخته است. آن کشور تنها بخشی از تجهیزاتهای خود را در حمله به اسرائیل به کار برد که هزاران موشک بالستیک و کروز و صدها پهپاد تخمین زده میشود. از سال ۱۹۸۲ میلادی به این سو ایران هم چنین گستردهترین شبکه متحدان خود را در چهار کشور لبنان، سوریه، عراق و یمن ایجاد کرده است. "
او در بخش نتیجه گیری یادداشت خود مینویسد: "چشم انداز هر گونه اتحاد بین المللی برای آرام کردن خشم فزاینده دور از دسترس به نظر میرسد. قدرتهای بزرگ اکنون هر یک در حال گرفتن جانب یک طرف در مقابل طرف دیگر هستند".
مایکل دوران: واقعیت آن است که حمله ایران یک شکست آشکار برای امریکا بودمایکل دوران" پژوهشگر ارشد اندیشکده هادسن در مقالهای در سایت آن اندیشکده ضمن انتقاد از رویکرد بایدن در قبال تنش اخیر در رابطه میان ایران و اسرائیل مینویسد: "ایرانیها حدود ۳۵۰ پهپاد، موشک کروز و موشک بالستیک به سمت اسرائیلیها پرتاب کردند. دولت بایدن مدعی است که رهگیری موشکها و پهپادها و ساقط کردن برخی از آنها یک موفقیت استراتژیک بود. من فکر میکنم هر چیزی بود جز موفقیت استراتژیک. واقعیت آن است که حمله ایران یک شکست آشکار برای امریکا بود؛ یک شکست در بازدارندگی. بایدن از زمان روی کار آمدن خود تلاش کرده تا روابط با ایران را بهبود بخشد و تنشها را در منطقه از طریق تماس با تهران و اجازه دادن به ایران برای فروش نفت به چین کاهش دهد.
بایدن از اصطلاحاتی، چون "تنش زدایی"، "گفتگو"، "دیپلماسی" و "ادغام منطقه ای" استفاده کرده رویکرد او، اما شکست خورده است. ایرانیها نشان دادند حمله شنبه شب شان صرفا یک چشیدن طعم بود. آنان ظرفیت آن را دارند که اگر بخواهند احتمالا خیلی بیشتر سرعت عملیاتی را برای یک یا دو هفته حفظ کنند. آنان حتی میتوانند این سرعت را در برابر اسرائیل حفظ کنند. اسرائیل رهگیرهای کافی برای ساقط کردن همه موشکها نخواهد داشت. اسرائیل هم چنین پول کافی برای پرداخت هزینه دفاعی در برابر کارزار حملات پایدار احتمالی ایران را نخواهد داشت. ایران در حال انجام یک بازی سیاسی – نظامی است.
اکنون دکترین بایدن این است: ایران مجاز است با موشکهای بالستیک، موشکهای کروز و پهپاد به هر کشوری که میخواهد ضربه بزند، اما هیچ کس از جمله ایالات متحده اجازه ندارد به ایران ضربه بزند! حتی زمانی که ایران از طریق نیروهای نیابتی به نیروهای آمریکایی ضربه بزند ایالات متحده به ایران کاری ندارد. ایالات متحده تنها در پاسخ به انصارالله یا شبه نظامیان در عراق و سوریه عربها را کشته و مراقب بوده تا ایرانیها را نکشد. بنابراین، نتیجهای که از دکترین بایدن میتوان گرفت آن است که ایالات متحده میتواند با کشتن اعراب ایران را مهار کند. ایران و اسرائیل مدت هاست که درگیر یک جنگ سایه بوده اند، اما حمله اخیر ایران موضوعی کاملا متفاوت بود. حمله ایران به اسرائیل با هدف عادی سازی این اقدام انجام شد. بایدن از طریق تُرکها به ایران پیام داد که امریکا قصد ورود به درگیری را ندارد. پس از حمله بایدن تنها از اسرائیل خواستار خویشتن داری شد و به طور علنی اعلام کرد که ایالات متحده در هیچ اقدام تهاجمی علیه ایران شرکت نخواهد کرد. این جمله یک اشتباه بزرگ از سوی بایدن بود. حنی اگر او قصد وارد شدن در درگیری را نداشت با بیان علنی این موضوع تنها باعث شد ایران اطمینان کسب کند که اقدامی از سوی امریکا صورت نخواهد گرفت. این در حالیست که بایدن باید دشمن را در تردید و وضعیت حدس زدن در مورد اقدام اش نگه میداشت. وقتی به دشمن میگویید میخواهید چه کنید بیشتر او را تشویق میکنید تا اقدامات اش را تشدید کند.
ایران قواعد بازی را تغییر داد و با عواقب و مجازاتی مواجه نشد. هرچه بایدن بیشتر بر اسرائیل فشار بیاورد ایرانیها را بیشتر تشویق میکند تا از شکاف بین واشنگتن و تل آویو استفاده کنند. بایدن هم چنین حماس را تشویق میکند تا بیشتر تلاش کند. در واقع، در دو هفته گذشته حماس خواستههای خود را از اسرائیل افزایش داده است. آن گروه اکنون گروگانهای کمتری را برای آزادی پیشنهاد میکند و در واقع خواستار تسلیم شدن اسرائیل در غزه است. بنابراین، بایدن فشار بی سابقهای را بر متحد خود وارد کرد و در ازای آن کمتر از چیزی دریافت کرد. دشمن ما حماس از تمام فشارهای آمریکا بر اسرائیل را به نفع خود بهره برداری میکند و سپس خواستههای بیش تری را مطرح میکند. هم چنین، ایران با توجه به چنین وضعیتی دست به حمله میزند".
او در ادامه مینویسد: "بایدن در آستانه انتخابات میخواهد نفت ایران در بازار باقی بماند تا افزایش قیمت جهانی صورت نگیرد. بایدن هم چنین به دنبال اجتناب از تشدید تنش با ایران از ترس آن است که ممکن است ایران برای دستیابی به سلاح هستهای عجله کند. بایدن این کارها را برای انتخابات انجام میدهد ایران نیز رویکرد او را به مثابه ضعف اش قلمداد میکند. مقامات ایران متقاعد شده اند که اکنون زمان بازنگری در کل نظم بین المللی در خاورمیانه و ایجاد شکاف بین ایالات متحده و اسرائیل فرا رسیده است".
منابع: اندیشکده شورای آتلانتیک، چتم هاوس، انستیتو صلح ایالات متحده امریکا، اندیشکده هادسن
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل میان ایران و اسرائیل ایالات متحده عربستان سعودی حمله ایران بین المللی ایرانی ها چشم انداز خلیج فارس آن کشور کشور ها هم چنین موشک ها بیش تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۶۱۵۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در گرداب
با توجه به وضع بههم ریخته رژیم صهیونیستی، بهنظر میآید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ بهطور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاههای مهم و بزرگ آمریکا و دهها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بینالمللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسلکشی، تشدید درگیریها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیاتهای تهاجمی حزبالله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتیها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومهای از اقدامات درهمتنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بیسابقه میباشد در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱ـ بعضی شخصیتهای شناختهشده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هستهای حرکت کند و من میگویم اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، جهان امنتر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکهای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگهایی که رو نکرده میتواند اقدامات رقبای کهنهکار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان میدهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.
۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرتنمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولتهای منطقه نیز میباشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواهناخواه به سمت یکی میل پیدا میکند؛ یک واقعیت این است که دولتهای غربی و بهویژه انگلیس و آمریکا طی دهها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمینهای عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولتها را در مقابل ملتهایشان هم قرار داده و بنیان آنها را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرتهای غربی بوده به آنچنان توانمندیهایی رسیده است که دیگر، قدرتهای غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه میگوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک میکنند که نمیتوان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرتهای غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقهای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقهای میتواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.
۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصنها در دانشگاههای بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاهها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب میآید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقهزردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاههای یک کشور بهطور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط شدن، جریمههای مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان میدهد میان سیستمهای حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرشهای نخبگان حتی در دانشگاههایی که با پول یهودیان و کمپانیهای اسلحهسازی تأسیس و اداره میشوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیهها به میدانها آمدهاند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتیوارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که میتواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.